ابوزیدآباد و گردشگری

کویر سیازگه در شمال شهر ابوزیدآباد

کویررازهاي سر به مهر فراواني در دل دارد و هر روز هم اين رازها به وسيله خاك هاي نرم كه بر قطر لايه هاي آن افزوده مي شود در دل پهنه كوير بيشتر فرو مي رود شايد براي همين باشد كه از آن به عنوان دنياي ناشناخته و پر راز و رمز ياد مي كنند.

كمتر كسي هم راهي اين بيابان هاي برهوت و بي آب و علف مي شود تا به اين رازهاي سر به مهر دست يابد.اگر عده اي هم تاكنون به اين سرزمين ناشناخته پا گذاشتند بيشتر از روي علاقه و حس كنجكاوي بوده تا بتوانند به ذّ ره اي از رازهاي اين د نياي ناشناخته دست يابند.

روز و شب كوير، سكوت خويش را آن هنگام كه هوهوي باد آن هم وقتي كه بي هوا به خود پيچيده در بيابان ها مي تازد و هيچ كس را هم ياراي مقابله با آن نيست مي شكند، تماشاي لباس پر از پولكي آب رنگ ، شب هاي كوير آن هنگام كه چادر سياه شب بر روي زمين كشيده مي شود شايد آرزوي هر فردي باشد

بعلاوه ديدن آثاري كه به دست هنرمند باد و توفان آن هم با جابه جايي خاك هاي نرم در بوم خاكي رنگ كوير خلق مي شود نيز از ديگر ديدني هاي اين طبيعت است كه با ديدن آن بايد انگشت حيرت به دهان گرفت و خالق باد را شاكر اين زيبايي باد هنرمند بود.
اما در زير اين بوم هاي نقاشي يكرنگ خاكي بايد دنياي ناشناخته ديگري هم پنهان شده باشد زيرا عمر كويرچند هزار سال بيش نيست و قبل از اين كه لباس يكدست خاكي رنگ آن هم با نقش و نگارهاي زيبا به تن كند آن طور كه زمين شناسان مي گويند لباس مخملي سبز رنگ جنگل ها و آبي رنگ درياها را به تن داشته است.
اما تغييرات اقليمي در گذر زمان سبب شده تا به پهنه هاي خشك و بي آب و علف تبديل شود.پس بايد گفت اين پهنه هاي بي انتها به طور حتم در دل خود معادن و ذخاير غني هم دارند كه اقليم و مرفولوژي ويژه آن سبب شده تا كمتر كسي سراغي از اين سرمايه هاي كوير بگيرد.کویر ذخایرومعادنی دارد که نظیر آن در هیچ جای دنیا یافت نمی شودتپه های ماسه بادی که مانند کوه سربرافراشته اند غنی از مواد معدنی غیر فلزیند.

ای کاش هیچ وقت پای گردشگران طبیعت نشناس به این سرمایه بی نظیرباز نمی شد .

سلام حتما

آنگاه که قلم بر صفحه کاغذ بلغزد.آنچه را در یاد داری بنگارد واز دل تو برون آرد . کاش می شد زمان را به عقب برگردانم.

با یاد ونام هستی بخش یکتای به همتا . سیازگه کویر دوست داشتنی ما امروز شاهد ورود انواع گردشگر خارجی وداخلی است . اما آنچه دغدغه مردم ولایت مدار بخش کویرات است ، فرهنگ غلطی است که بعضی از از افراد بی فرهنگ با خود به این منطقه می آورند . بی حجابی ، بی دینی ، بی اعتقادی ، عدم رعایت احترام به میزبان. امیدوارم عزیزانی که به منطقه کویرات می آیند رعایت حال میزبان را بکنند و حجابت را رعایت نمایند.

سیازگه که روزهای خلوت وبی سر وصدای زیادی را پشت سر گذاشته و در گذشته گهگاهی و به ندرت کسی پایش به آنجا باز می شده امروزه به محل گردشگری با صفایی تبدیل شده ونظر دوستداران طبیعت را به خود جلب کرده و فوج فوج گردشگران داخلی وخارجی برای دیدن طبیعت زیبای کویر مراجعه می کنند و بعضی ها شب های سرد آن را نیز به جان ودل می خرند وشب را در سرمای کویر سپری می کنند. امید وارم مراجعه کنندگان در این طبیعت زیبا خدا را احساس کنند وجز خدا هیچ نبینند. انشاءالله ، به خدای خالق همه زیبایی ها می سپارم همگیتان را.

سلطان به وزیر گفت۳سوال میکنم فردا اگر جواب دادی هستی وگرنه عزل میشوی.
سوال اول: خدا چه میخورد؟
سوال دوم: خدا چه می پوشد؟
سوال سوم: خدا چه کار میکند؟
وزیر از اینکه جواب سوالها را نمیدانست ناراحت بود.
غلامی فهمیده وزیرک داشت.
وزیر به غلام گفت سلطان ۳سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار میشوم.
اینکه :خدا چه میخورد؟ چه می پوشد؟ چه کار میکند؟
غلام گفت؛ هرسه را میدانم اما دو جواب را الان میگویم وسومی را فردا...!
اما خدا چه میخورد؟ خداغم بنده هایش رامیخورد.
اینکه چه میپوشد؟ خدا عیبهای بنده های خود را می پوشد.
اما پاسخ سوم را اجازه بدهید فردا بگویم.
فردا وزیر و غلام نزد سلطان رفتند.
وزیر به دو سوال جواب داد ، سلطان گفت درست است
ولی بگو جوابها را خودت گفتی یا از کسی پرسیدی؟
وزیرگفت این غلام من انسان فهمیده ایست جوابها را او داد.
گفت پس لباس وزارت را دربیاور و به این غلام بده،
غلام هم لباس نوکری را درآورد و به وزیر داد.
بعد وزیر به غلام گفت جواب سوال سوم چه شد؟
غلام گفت: آیا هنوز نفهمیدی خدا چکار میکند؟!
خدا در یک لحظه غلام را وزیر میکند و وزیر را غلام میکند.

(بار خدایا توئی که فرمانفرمائی،هرآنکس را که خواهی فرمانروائی بخشی
و از هر که خواهی فرمانروائی را بازستانی )